کی شک داشت! بله، لب های این مدل سفید برای مدت طولانی خیس شده است - او خودش از این فکر می کند که سرش را در دهانش بگیرد. او در واقع او را در طول فیلمبرداری دست زد! فکر کردی او آن را حس نکرد؟ البته او این کار را نکرد! از او می شد فهمید که پول و دیک بزرگترین نقطه ضعف او بود. اما وقتی جوجه ای را می کوبید باید درها را قفل کنید. اووها-ها!!!
لعنتی، این یک احمق است! شما می توانید دو دیک را در آنجا جا دهید، نه فقط یک دیک! آن جوجه می داند که چگونه مخاطب را به حرکت درآورد. هر بار که او فرو می رود، یک شات اسپرم از بیننده پشت مانیتور است. صدها و حتی هزاران دانش آموز این برنامه ها را تماشا می کنند. من خودم توپهایم را تا دیکم گرفتهام و میخواهم که من را در دام این شلخته رها کنند. و او نیز اندام فوق العاده ای دارد! دوست دارم لب هایش را بین پاهایش لیس بزنم. وقتی دیک به قفسه سینهاش میرسد، پروانهها در شکم شما همین است!
شاید دوربین جلوه می دهد اما گاهی به نظر می رسد دیک برادرش از سر دختر بزرگتر است. جالبه!