//= $monet ?>
اکنون هر غریبه ای با مبلغی معین حاضر است لباس هایش را در بیاورد، پاهایش را باز کند و اولین مردی را که ملاقات می کند بمکد. هر دختر بامزه ای وقتی در مقابلش پول می بیند صورتش ضعیف می شود. من نمی خواهم یک هنرمند پیکاپ باشم، زیرا این کار خطرناکی است که سوراخ های ناشناخته را لعنت کند. مطمئناً می توانید از کاندوم استفاده کنید، اما لاستیک همیشه روز را نجات نمی دهد.
مربی یک راسو است که در رختکن به دختران نگاه می کند. اما هنگامی که بسیاری از زنان اغوا کننده در یک مرکز تناسب اندام مشغول هستند - چرا از دیدن شکاف لذت نبرید. و بنابراین سرنوشت خود او را با خروس برهنه اش به دستان یک سبزه هل داد. آیا واقعاً فکر می کردید که او چنین هدیه ای را رد کند؟ او آن را مکید، و شما نمی توانید او را باز کنید. اما او آن را به خوبی مکید - درست در گلویش، تمام شیشه از انتها.
سرنوشت