//= $monet ?>
وقتی جوجه ای با پاهای باز می نشیند و کمک می خواهد، نه گفتن سخت است. و اگر خواهرت باشد، غیرممکن است. اما حتی برای برادرت هم خوب است که پاهای خوش فرمش را دراز کند. چه کسی فکرش را میکرد که برای او سختی داشته باشد؟ اما خواهر کوچک، با قضاوت در فیلم، چیزی در مورد نجابت نمی دانست. او بلافاصله یک دیک در دهانش گرفت. من در مورد آنها عوضی ها تعجب می کنم، آیا آنها غیر از دیک چیز دیگری در سر دارند؟ مثل مغز؟
و دختر به تنهایی مسیر انحرافی را طی می کند - اینگونه است که بابا روشن می شود. چه مردی می ایستد وقتی چنین الاغ خوش ذوقی دور او می چرخد. البته وقتی گذاشت تو دهنش مثل ساعت پیش میرفت. او از چه چیزی باید خجالت بکشد - بلافاصله مشخص است که او عاشق دیک است ، چرا اقوام را امتحان نکنید. حتی بیدمشک تنگش هم نمیتوانست در برابر چنین دیکی مقاومت کند - آن را طوری گذاشت که حتی خود او هم آبش را میخورد. بعد از کم کردن سینه هایم بالاخره آرام شد. آره، این یک نوک پستان است.
برادرش چه خانواده ای داشت، آن مادر آن خواهر هر دو جذاب و خیره کننده به نظر می رسند. در کل خواهر از راه رفتن مادرش اذیت نمی شود، انگار نان نمی دهد، اما به برادرش دم دستی می دهد. من همچنین در دهان چنین خواهری میزنم، او میداند که چگونه میتواند بادکنک درست کند - درست تا گلولههای خروسش که بلعیده است. جای تعجب نیست که پس از یک ضربه خوب، کلاسیک ها شروع به کار کردند.